فهرست مطالب
- فرآیند اساسی تفکر انتقادی
- مهارت های تفکر انتقادی خود را بهبود ببخشید
- تفکر انتقادی و رسانه های اجتماعی
- تفکر انتقادی و رسانه های جریان اصلی
- تفکر انتقادی و بهبود سلامت روان
- تفکر انتقادی در زندگی روزمره
تفکر انتقادی اساس عقلانیت و اندیشه مستقل است.
رشد این مهارت حیاتی به فرد اجازه می دهد تا نه تنها دنیا را از طریق چشمان روشن تر ببیند ، بلکه به نتیجه گیری منطقی و تصمیمات بهتری در زندگی خود بگیرند .
این توانایی یک شخص است که بدون تأثیر سوگیری ، تعصبات ، احساسات شخصی یا عقاید خود ، به طور عینی فکر کند و صرفاً در مورد اطلاعات عینی و واقعی به نتیجه برسد.
متفکر انتقادی کسی است که بتواند ارتباطات منطقی بین عملکردها و واکنشها برقرار کند ، عیب یابی کند و به طور سیستماتیک مشکلات را حل کند و اشتباهات رایج در استدلال - از جمله خودشان - را تشخیص دهد.
متفکر انتقادی شخصی است که به راحتی قادر به درک خود و انگیزه های خود برای احساس و باور به کارهایی است که انجام می دهد.
آنها همچنین مایل و قادر به تفکر و درک چندین دیدگاه از یک بحث قبل از تصمیم گیری خود هستند.
بسیاری از افراد تفکر انتقادی را با جمع آوری دانش اشتباه می گیرند. مدرک تحصیلی لزوماً به این معنا نیست که فرد یک متفکر انتقادی خوب است ، گرچه بسیاری از افراد تحصیلات دانشگاهی را با توسعه مهارت های تفکر انتقادی خود اعتبار می دهند.
یک متفکر منتقد چابک تر است. آنها تمایل دارند از دانشی که در اختیار دارند استفاده کنند نقاط ضعف را شناسایی کنید در استدلال خود و به دنبال اطلاعات جدیدی باشید که به آنها امکان تصمیم گیری آگاهانه تری را می دهد.
وقتی اطلاعات جدیدی به آنها ارائه می شود ، معمولاً از پرسیدن س questionsال یا تغییر نظر خود نمی ترسند.
تصور غلط رایج دیگر این است که تفکر انتقادی به این معناست که بیش از حد نسبت به آنچه دیگران می گویند یا انجام می دهند بدبین باشید یا انتقاد کنید. اگرچه می تواند برای پاره کردن استدلال های ضعیف یا استدلال بد استفاده شود ، اما همچنین می تواند برای ترغیب و ایجاد جهت مثبت تر مورد استفاده قرار گیرد.
تفکر انتقادی ابزاری ارزشمند برای موفقیت شخصی یا شغلی است زیرا به ما کمک می کند تا از مکانی منطقی تصمیمات سالم تری بگیریم تا اینکه بر اساس احساس خود عمل کنیم.
کسانی - غالباً هنرمندان و انواع خلاق - عمیقا احساس می کنند که وضع قوانین و محدودیت هایی در تفکر فرد توانایی خلاقیت آنها را محدود می کند. لزوماً اینطور نیست.
نحوه برخورد با یک فرد سرسخت در یک رابطه
در حقیقت ، تفکر انتقادی هنگام تلاش برای ساخت یک پروژه بزرگ یا بلند مدت ، به خوبی با تفکر خلاق جفت می شود. اگر به درستی و منظم نباشد ، یک پروژه یا ایده وقتی سرانجام به یک کاربرد واقعی تبدیل می شود ، می تواند از فشار ناشی از آن شکسته شود.
دستورالعمل ها و قوانین تفکر انتقادی می توانند برای هدایت افکار ما عمل کنند. اگر بدانیم که با توجه به دانش موجود ، برخی از وجوه پروژه به نتیجه نخواهند رسید ، می توانیم نتیجه بگیریم که به جای تکیه بر آنچه می دانیم یا جستجوی میانبر ، به راه حل بهتری نیاز داریم.
این یک خالق را به جاده های مختلف هدایت می کند که ممکن است قبلاً قبلاً آنها را در نظر نگرفته باشند.
فرآیند اساسی تفکر انتقادی
مردم دنیا را به طرق مختلف درک و به آن فکر می کنند. مراحل زیر فرآیند اساسی تفکر انتقادی را ارائه می دهد ، اما در واقع فقط باید به عنوان یک راهنما و مکانی برای شروع توسعه یا بهبود این مهارت ها مورد استفاده قرار گیرد.
تجزیه و تحلیل و حل مسئله بهتر است به روشی روشمند انجام شود ، بنابراین می توانید عادت بیشتری ایجاد کنید و بیشتر از آن استفاده کنید.
همچنین می تواند به شما کمک کند نقاط ضعف در تفکر خود را شناسایی کنید ، بنابراین می توانید در توسعه بیشتر آنها نیز کار کنید.
1. شناسایی و روشن شدن.
شناسایی و روشن شدن مسئله یا موضوع جایگاه ما را برای شروع به ما می دهد. نمی توانید مشکلی را حل کنید یا اطلاعات را موشکافی کنید ، مگر اینکه آنچه را که می خواهید به انجام برسانید.
نمونه هایی از شناسایی و روشن سازی می تواند شامل موارد زیر باشد:
- آیا این عنوان یا مقاله خبری مغرضانه است؟ اخبار و رسانه ها ، به ویژه سرمقاله های عقاید ، اغلب از زاویه دیدی خنثی نوشته می شوند.
- آیا این فکتوئید به روشی ارائه می شود که به منظور برانگیختن احساسات باشد؟ تبلیغ کنندگان و اینفلوئنسرها ممکن است به گونه ای بنویسند یا صحبت کنند که واکنشی احساسی برانگیزانند تا بر نحوه تفکر شما درباره آنچه مشاهده می کنید تأثیر بگذارند.
- آیا این الگوی رفتاری شبکه های اجتماعی صادقانه موضوع را نشان می دهد؟ تقریباً همه مواردی که در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شوند ، تعصب احساسی نسبت به آن دارند ، که غالباً هدفمند آن را برای بازی در ترس یا عصبانیت قرار می دهند.
- آیا این مشکلی است که من به دنبال مشکل واقعی هستم یا مسئله دیگری است؟ مشکلی که پیش روی شماست همیشه مشکل واقعی نیست. روحیه پایین در یک محل کار ممکن است به دلیل بد بودن کار نباشد ، اما به دلیل مدیریت نامناسب است. همیشه چیزهایی که در ظاهر به نظر می رسند نیستند.
2. تحقیق و تحقیق.
پس از شناسایی آنچه در واقع به دنبال آن هستید ، وقت آن است که در مورد اجزای موردی که موشکافی می کنید تحقیق و تحقیق کنید. چطور این مسئله را پیش می برید؟
- منبع را شناسایی کنید. در حالت ایده آل ، می خواهید بخشی از اطلاعات را از آنجا که از آنها گرفته شده پیگیری کنید تا ببینید که چگونه منشا گرفته اند.
آیا این فقط مشکلی است که ایجاد شده است؟ آیا این اطلاعاتی است که توسط یک اتاق فکر یا یک شرکت بازاریابی با دستور کار دقیق ساخته شده است؟ آیا کسی ایستادگی می کند تا چیزی توسط شما یا افراد دیگری که به آن اعتقاد دارند به دست آورد؟
در رابطه با تعاملات شخصی ، همیشه ارزش دارد که ادعاهای آنها را دوباره بررسی کنید. اعتماد کنید ، اما تأیید کنید.
- به دنبال اطلاعات شخص ثالث در مورد ادعا باشید. در حالت ایده آل ، شما می خواهید به دنبال اطلاعات شخص ثالث بی طرف و بی طرف در مورد ادعا باشید.
از کجا می توانید آن را پیدا کنید؟ مقالاتی از آسوشیتدپرس ، رویترز و بی بی سی شروع خوبی است. وب سایت هایی که از دامنه های .gov و .edu هستند معمولاً معتبر هستند.
وبلاگ های وکلا و پزشکان نیز می توانند ارزشمند باشند ، زیرا شهرت در زمینه های مربوطه آنها بسیار مهم است ، بنابراین آنها تمایل دارند آنچه را که آنها را به خوبی نشان می دهد بررسی کنند.
از ژورنال های مجاز قانونی و Google Scholar می توان برای یافتن مطالعات برای اطلاعات بیشتر استفاده کرد.
هر زبانی که در نوشتار یا مطالب جذابیت های احساسی داشته باشد ، منبع خوبی نخواهد بود.
3. تعصب را شناسایی کنید ، چه شخصی و چه خارجی.
شناسایی سوگیری خارجی بسیار آسانتر از شناسایی سوگیری شخصی است.
یک شخص واقعاً باید با او هماهنگ باشد انها چه کسانی هستند ، آنچه را که آنها باور دارند و چرا آنها معتقدند که این توانایی دارد سوگیری خود را در درک آنها از یک قطعه اطلاعات یا یک مشکل شناسایی کند.
دوباره به احساسات برمی گردیم. احساس شما در مورد اطلاعات یا مسئله چیست؟ آیا عصبانیت را فرا می خواند؟ غمگینی؟ هیجان؟ امیدواری؟ چرا این احساسات را فرا می خواند؟ و آیا این احساسات باعث می شود زوایای دیگر وضعیت را نبینید؟
احساسات یک روش سریع و آسان برای تشخیص این است که شما ممکن است تحت تأثیر اعتقادات شخصی خود باشید نه واقعیت های عینی.
البته مواردی وجود دارد که ما در مورد آنها خیلی خام هستیم و کاملا عینی بودن آن غیرممکن است و این اشکالی ندارد.
فقط آگاهی از تعصب و تلاش برای عدم استفاده از آن به عنوان مبنای بررسی ، قضاوت و تصمیم گیری ، به شما در تفکر انتقادی خود اهمیت بیشتری می بخشد.
4. استنباط و نتیجه گیری.
داده ها و اطلاعات همیشه با یک نتیجه گیری تمیز و از پیش تعیین شده پیوست نمی شوند. در بیشتر مواقع ، شما باید از اطلاعات موجود نتیجه خود را بگیرید.
هرچه اطلاعات معتبرتری بتوانید قبل از نتیجه گیری جمع آوری کنید ، بیشتر احتمال دارد که نتیجه گیری شما در ناحیه عمومی صحیح قرار گیرد. جزئیات خاص ممکن است چشم انداز کلی یک داده را تغییر دهد.
به عنوان مثال ، بگذارید بگوییم یک شرکت در طول دوره تولید 1000 ابزارک تولید می کند. نمی توانید نتیجه بگیرید که آیا ویجت های زیادی وجود دارد یا نه.
شاید آنها برای سفارش خود نیاز به تولید یک میلیون دلار داشته باشند ، در این صورت این تعداد ابزارک نیست. شاید آنها ماشین آلاتی داشتند که در جایی خراب شده بودند که فقط قادر به تولید نیمی از ظرفیت ابزارک خود برای تولید بودند.
چگونه می توان تشخیص داد که دختری به شما علاقه مند است؟
ممکن است زیاد باشد ، ممکن است نباشد. اطلاعات و جزئیات جدید واقعی دیدگاه شما را در مورد تولید ابزارک کسب و کار تغییر می دهد.
5. تعیین ارتباط اطلاعات.
اطلاعات زیادی در آنجا وجود دارد. اینترنت مملو از بیش از 1 میلیارد وب سایت است که می توانید اطلاعات زیادی راجع به همه موارد پیدا کنید.
اطلاعات زیاد می تواند یک مشکل جدی باشد. اینترنت نیز با بسیاری از سوگیری ها و اطلاعات غلط آلوده است.
حتی اگر اطلاعات شما از نظر واقعی صحیح باشد ، لزوماً به این معنی نیست که مربوط به هر داده ، اطلاعات یا وضعیتی است که می خواهید تجزیه و تحلیل کنید. ممکن است معلوم شود که تعداد انگشت شماری از داده ها وجود دارند که برای شرایط مهم هستند.
بیایید کمی بیشتر روی مثال ویجت بسازیم. آیا 1000 ابزارک برای تولید یک تولید کارآمد است؟ این مشاغل دارای 30 کارمند است. اما صبر کنید ، واقعاً چند کارمند مسئول تولید ابزارک ها هستند؟
مدیریت چطور؟ حسابداری؟ بازار یابی؟ تحقیق و توسعه؟ مهم نیست که این شرکت 30 کارمند داشته باشد اگر فقط 5 نفر از آنها ابزارک های لازم را تولید کنند.
تعداد کل کارمندان اطلاعات بی ربطی هستند ، اگرچه در واقع صحیح هستند ، در حالی که مقدار تولید ویجت ها مهم است.
همچنین ممکن است بپسندید (مقاله در زیر ادامه دارد):
- چگونه می توان مباحث عمیق و چالش برانگیز را بحث کرد بدون اینکه بحثی داغ شود
- با انجام این 6 کار ساده ، دقت ذهنی خود را افزایش دهید
- 10 ویژگی یک متفکر عمیق
- 15 ویژگی افراد ذهن باز
- 20 سوال تحریک کننده فکر که روزها درباره آنها فکر خواهید کرد
- آیا شما از شخصیتی تفکر یا احساس هستید؟
مهارت های تفکر انتقادی خود را بهبود ببخشید
1. س relevantالات مرتبط تری بپرسید. خیلی غالباً ما خودمان را مجبور می کنیم بر اساس اطلاعاتی که به ما داده می شود ، وارد یک مسیر باریک تفکر شویم.
با این حال ، مواردی وجود دارد که اگر فقط چشم انداز بیشتری از وضعیت کلی داشته باشیم ، این مسیر بسیار گسترده تر خواهد بود.
پرسیدن س relevantالات مرتبط تر به شما امکان می دهد اطلاعات بیشتری جمع آوری کنید ، آنچه مهم است و مهم نیست را تشخیص دهید و به شما امکان می دهد با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرید.
2. فرضیات اساسی خود را زیر سوال ببرید. آیا فقط یک مورد خاص را درست می دانید؟ به عنوان یک حقیقت قاطع به چه چیزی اعتقاد دارید؟ چیزی که از صمیم قلب به آن اعتقاد دارید؟
زیر سوال برید به استدلال های متقابل کارشناسان و افراد دیگر در مورد این فرضیات نگاه کنید.
آیا می توانید آنچه را که در گذشته احساس کرده اید یا آنچه را باور دارید ، به اندازه کافی توجیه کنید؟ آیا می توانید آن باورهای ثابت قدم را با حقایق و حقیقت تقویت کنید؟
3. تعصبات و تعصبات شخصی خود را شناسایی کنید. از چی متنفری؟ چه چیزی شما را ناراحت می کند؟ چه چیزی شما را عصبانی ، غمگین یا ترس می کند؟
شناسایی این نکات عاطفی در خود می تواند هنگام مواجه شدن با آن شرایط به شما کمک کند ، زیرا گاهی اوقات احساسات ما با واقعیتی که ما درک می کنیم همسو نیستند. این امر به ویژه در مورد تحریریه ها ، رسانه های اجتماعی و اخبار صادق است.
کارهایی که هنگام سوار شدن باید انجام دهید
4- نتیجه گیری های دیگر را بررسی کنید. افراد زیادی در جهان وجود دارند که قبلاً مسیرهایی را دنبال کرده اند که ممکن است سعی کنید آنها را پایین بیاورید. اگر هدفی را دنبال می کنید و باید راه خود را پیدا کنید ، نیازی نیست که دوباره مسیر را شعله ور کنید.
به هر حال ، ایده های خود را وارد کنید و مسیر خود را انتخاب کنید ، اما در مورد چگونگی دستیابی دیگران به اهداف مشابه تحقیق کنید.
این می تواند به لطف دیدگاه بیرونی که ممکن است فکر نکرده باشید الهام بیشتری بگیرد. همچنین ، مطمئن باشید که چگونه آنها به نتیجه نهایی و مقصد رسیده اند.
5. درک کنید که هیچ کس نمی تواند تمام وقت انتقادی بیندیشد. حتی سخت گیرترین متفکران منتقد نیز به مرور دچار قضاوت یا درک می شوند.
شما نمی خواهید روشی کمال در تفکر انتقادی خود حفظ کنید. هیچ کس نمی تواند و نمی تواند. این فقط غیرممکن است
به همین دلیل همیشه فکر خوبی است که نه تنها منابع خود ، بلکه منابع افراد دیگر را دوباره بررسی کنید ، حتی اگر کسی باشید که از نظر دیدگاه یا مهارت تفکر انتقادی تحسینش می کنید.
اشتباهات اتفاق می افتد. اعتماد کنید ، اما تأیید کنید.
6. خود را در تحقیقات و افکار دیگران گم نکنید. در انجام تحقیقات خود ، می خواهید مطمئن شوید که هستید برای خودت فکر کن .
اگر به نظر می رسد چیزی خاموش یا مطابق با تجربه خودتان نیست ، ارزش دارد که آن را یادداشت کنید و بیشتر در آن جستجو کنید. ممکن است دریابید که شما دانش خود را دارید که زمینه یا چشم انداز را تغییر می دهد و می تواند وضوح بیشتری به شما بدهد.
آنقدر درگیر کار نشوید که دانش و تجربه خود را فراموش کنید.
7. کنجکاوی را در موارد دیگر ادامه دهید. کنجکاوی بخشی اساسی در تفکر انتقادی است. این دلیلی است که ما 'چرا' کمی دانش یا تجربه را بررسی می کنیم.
کنجکاوی کنید و یک قسمت منظم از وجود خود را شگفت زده کنید. اگر چیزی برای شما جالب به نظر می رسد ، درباره آن تحقیق کنید.
بهتر است ، حتی اگر چیزی برای شما جالب به نظر نمی رسد ، در مورد آن تحقیق کنید. این به شما کمک می کند تا دیدگاه وسیع و مجموعه ای از دانش را برای استفاده از آن ایجاد کنید.
8. هرگز تصور نکنید که حق با شماست. با این فرض که در مورد یک چیز خاص درست هستید ، فرصت یادگیری چیز جدیدی را از شخصی که ممکن است دیدگاه یا اطلاعات دیگری داشته باشد که در نظر نگرفته اید ، از دست می دهید.
خوب است که به آنچه می دانید اطمینان داشته باشید ، اما ارزش دارد که برای حقایق و زمینه های بیشتری که ممکن است در اختیار نداشته باشید به دیدگاه های اضافی گوش دهید.
افرادی که تصور می کنند حق دارند به ندرت وقت می گذارند تا واقعاً به دیگران گوش فرا دهم ، در عوض آنچه را که فکر می کنند می دانند می بندند و خود را تعطیل می کنند
تفکر انتقادی و رسانه های اجتماعی
رسانه های اجتماعی بخشی فراگیر از زندگی روزمره بسیاری از افراد است. تقریبا 3 میلیارد نفر در سراسر جهان از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری برای ارتباط ، به اشتراک گذاری اطلاعات و اخبار و تبادل ایده هر روز استفاده می کنند.
مشكل آن این است كه افراد با عقاید مشابه تمایل دارند كه با هم جمع شوند. الگوریتم هایی که وب سایت های شبکه های اجتماعی از آن استفاده می کنند به علایق شما ، آنچه در مورد آن نظر می دهید ، آنچه را دوست دارید و به اشتراک می گذارید ، نگاه می کنند و اطلاعات بیشتری درباره چیزهایی که دوست دارید به شما ارائه می دهند.
این می تواند در یافتن مواردی که به علاقه شما مرتبط هستند خوب باشد ، اما اگر تمام کاری که می کنید فریاد زدن در یک اتاق پژواک باشد ، می تواند بد باشد.
خیلی سریع می توانید اخبار و اطلاعاتی را که به طور خاص برای افرادی که علاقه و دیدگاه شما دارند تهیه و تنظیم کنید.
از یک طرف ، حضور در کنار افراد دیگر با علایق مشابه می تواند چیز خوبی باشد. از طرف دیگر ، می تواند درک منفی و نادرست از جهان را تقویت کند و شعله های جهل ، اضطراب ، ترس و عصبانیت را برافروزد.
رسانه های اجتماعی ابزاری خارق العاده برای برقراری ارتباط و جستجوی اطلاعات جدید هستند ، اما باید مراقب باشید که با هر آنچه می خوانند با بدبینی رفتار کنید.
افرادی که دستور کار دارند ممکن است به جذابیت های احساسی دست بزنند یا محتوایی ایجاد کنند که کج باشد تا واکنش احساسی تکان دهنده ای را از بیننده برانگیزد.
اطلاعات نادرست مانند آتش سوزی گسترده می شوند زیرا این غالباً حدس و گمان عاطفی است ، که در بین مردم طنین انداز می شود و باعث می شود آنها دکمه های مشابه را بزنند و به اشتراک بگذارند.
یک قاعده خوب این است که صحت و سقم هر داستان یا ادعایی را که واکنش احساسی شما را برانگیخته است بررسی کنید.
خشمگین؟ منزجر؟ ترسیده؟ در موردش تحقیق کن شخصی با دستور کار احتمالاً این روش را طراحی کرده است تا بتواند از احساسات خود استفاده کند و از آنها علیه شما استفاده کند.
بررسی انتقادی این احساسات و منابع آنها می تواند آرامش و آرامش بیشتری را در زندگی شما ایجاد کند.
تفکر انتقادی و رسانه های جریان اصلی
اینترنت ، وبلاگ نویسی و رسانه های اجتماعی رسانه های جریان اصلی را به مکانی مشکوک واداشته است.
اینترنت و شبکه های اجتماعی با سرعت فوق العاده ای حرکت می کنند. رسانه های جریان اصلی مدارس قدیمی و منابع خبری این کار را نکردند.
قبلاً فقط روزی یک یا دو بولتن تازه منتشر می شد. این فرصت کافی را به اخبار می داد تا داستان ها را تحقیق کنند ، واقعیت را کشف کنند ، تخریب ها یا باورهای غلط را از بین ببرند و یک داستان کاملاً بی طرفانه ارائه دهند.
اکنون ، رسانه های اصلی باید با رضایت فوری برای اطلاعاتی که اینترنت فراهم می کند ، رقابت کنند. مصرف کنندگان اطلاعات خبری قرار است به جایی بروند که می توانند بلافاصله به آن دسترسی پیدا کنند.
در نتیجه ، شما قبل از اینکه کسی زمانی برای تأیید حقیقت داشته باشد ، در سایتهای خبری در حال انفجار بخشهای رسانه های اجتماعی یا اظهارنظر در سایتهای خبری هستید.
بسیاری از سازمان های خبری نیز عوامل سرگرمی را در برنامه های خود معرفی کرده اند ، به ویژه با صاحب نظران و مجریان شخصیت که قادر به ایجاد مخاطب و جذب جمعیت هستند.
خیلی از افراد عقاید انحرافی میزبان یا کارشناسان مورد علاقه خود را با آنچه واقعی است یکی می دانند ، زیرا آنها برای برقراری ارتباط و حفظ ارتباط با مخاطبان خود به جذابیت احساسی اعتماد می کنند.
هیچ یک از آنها نباید ارزش واقعی داشته باشد زیرا بدون صرف وقت برای تحقیق درباره ادعاهای آنها ، نمی توان دانست که چقدر این منبع اطلاعات صادقانه و صادق است. در عوض ، از اطلاعات آنها برای هدایت تحقیق و مطالعه خود استفاده کنید.
شاخص خوبی که تحت تأثیر قرار گرفته اید استفاده از کلمات راسو و س questionالهای احتمالی است. 'ممکن است این اتفاق بیفتد ...؟' 'دقیقا چه می گذرد در اینجا…؟' 'این شرایط ممکن است اتفاق بیفتد ...' 'آنها نمی خواهند شما چه چیزی را بدانید؟'
گزارش خبر خوب مستقیم ، واقعی و غیر احساسی است.
تفکر انتقادی و بهبود سلامت روان
بهبود تفکر انتقادی می تواند به عنوان ابزاری م toثر در بهبود سلامت عاطفی و روانی فرد به کار رود.
بسیاری از مسائل مربوط به سلامت روان ناشی از احساساتی است که یا اجازه کنترل غیرمستقیم را دارند و یا کنترل خود به خود در حال اتمام است.
این بدان معنا نیست که همه احساسات قابل کنترل هستند یا اینکه یک شخص فقط می تواند خودش را با سلامتی ذهنی فکر کند. معمولاً اینطور نیست.
با این حال ، مواردی وجود دارد که فرد می تواند با کمک تفکر انتقادی ، از اثرات ناخوشایند ذهنی یا عاطفی بکاهد.
یک فرد مضطرب را در نظر بگیرید. اخبار و رسانه های اجتماعی مملو از اطلاعات ترسناک است ، غالباً به گونه ای نوشته می شود یا به منظور استفاده از احساسات مصرف کننده ارائه می شود.
آن فرد مضطرب ممکن است با نگه داشتن مداوم خود اضطراب خود را بدتر کند درگیر درام و نیمه حقایقی که در سرتاسر منابع رسانه ای وجود دارد.
آقای. ارزش خالص فوق العاده
همیشه موضوعی وجود دارد که باید از آن ترسید ، زیرا ترس و ناامنی باعث می شود افراد برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مواردی که ممکن است بر آنها تأثیر بگذارد تنظیم کنند.
به روشی مشابه ، بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی وجود دارند که آرامش را در شوخ طبعی تاریک ، موسیقی غمگین یا الگوهای رفتاری و محتوای مربوط به افسردگی پیدا می کنند.
هر چقدر فرد خود را در معرض افسردگی و ناراحتی قرار دهد ، باعث کاهش روحیه و برداشت خود از جهان می شود ، که به نوبه خود باعث سوختگی و وخیم تر شدن افسردگی می شود.
مشهور و مورد قبول است که رسانه های اجتماعی می توانند بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارند در شرایط خاص
با این حال ، این همچنین راهی برای ارتباط محکم افراد با یکدیگر است که در غیر این صورت ممکن است در یافتن افراد همفکر با مشکل روبرو شوند. این همه منفی نیست ، اما همه نیز مثبت نیست.
تفکر انتقادی در زندگی روزمره
تفکر انتقادی ابزاری قدرتمند است که می تواند به فرد در دستیابی به آرامش ، خوشبختی و زندگی آرام بسیار کمک کند ، اما این یک مهارت طبیعی نیست.
تعداد کمی از افراد ذاتاً از توانایی تفکر انتقادی برخوردار هستند ، در حالی که دیگران نیاز به تمرین و آموزش ذهن خود برای پذیرش مفاهیم مرتبط دارند.
افزودن آن به جعبه ابزار ذهنی می تواند به شما کمک کند از گرفتاری های خاصی در زندگی جلوگیری کرده و از آنچه در جهان می گذرد بیزار و مزاحم نشوید.
مهم نیست که شما چه شخصی هستید. تفکر انتقادی برای همه خوب و مفید است.